دوست عزیز سلام
ذهن انسان همانند یک زمین و مزرعه می باشد هر زمین و مزرعه ای آمادگی دریافت هر ذری را داری و این کشاورز است که انتخاب می کنند که چیزی دوست دارد بکار و برای زمین هیچ گونه اهمیتی ندارد که کشاورز چه چیزی بکارد. در اصل همه چیز به تصمیم کشاورز بستگی دارد. ذهن ما هم مثل یک زمین کشاورزی می ماند و بذر هر چیزی را در آن بکاریم همان را به ما بازمی گرداند. برای ذهن فرقی نمی کند که بذر چه فکری را در آن می کاریم و هر انسانی مانند یک کشاورز هر چی دوست دارد در زمین خودش می پاشد یعنی اگر فقط گندم بکاریم همان را درو می کنیم و.لی اگر ترکیبی از بذرها را بکاریم مانند گندم ، جو و ذرت و علوفه را باهم بکاریم محصول ماهم مخلوطی از همه این ذرات می باشد . این خیلی ساده است .
همانطور که در بالا هم گفتم همه ما می دانیم که برای زمین اهمیتی ندارد که چی بکاریم یعنی اگر علف هرز بکاریم همان را به مقدار بیشتر به ما می دهد و بر عکس اگر گندم یا هر محصول دیگری بکاریم و از آن هم مراقبت کنیم احتمال اینکه محصول خیلی بیشتر از محصول اولیه بدست می آوریم و این همان پاداش افرادی که ذر خوب می کارند پس نتیجه آنهم خیلی زیادتر از اول خواهد بود . برعکس آن هم صادق است یعنی اگر بذر علف هرز بکاریم بازهم علف هرز بیشتری دریافت می کنیم.
ذهن ما به مراتب از زمین کشاورزی عجیب تر و پیچیده تر است پس بجای ترس ، نگرانی، خشم و سوء تفاهم و .. بهتر است که یک هدف خوب، محکم و ارزشمند انتخاب کنیم و آنرا بپرورانیم .
پس چرا ما بیشتر ذهن خود را از صفات منفی پر کردیم ؟
بنظرم مغز ما مانند سایر اعضای بدمان کاملاً رایگان در اختیار ما قرار گرفته و معمولاً چیزهایی که بصورت مفت و مجانی در اختیار ما قرار دارند بی ارزش حساب می کنیم و برعکس احتمالاً چیزهایی که بابت آنها پول خرج کنیم نزد ما ارزشمند خواهند بود و این ذات بشر می باشد .
شاید برای همه دوستان عزیز این سوال پیش آید که هر چیزی که در زندگی برای ما ارزش بالایی دارد بصورت رایگان در اختیار ما قرار داده شده است از جمله ذهن، روح، اعضای بدن، امیدها، آرزوها، رویاها، هوش، عشق، دوست داشتن، خانواده، بچه، کشور، دوستان و… همه این دارایی های باارزش رایگان می باشند .
اما چیزی هایی که برای ما هزینه در بر داشته در واقع خیلی ارزان هستند و می توانیم در هر زمانی آنها را جایگزین کنیم و هر آنچه را بدست آوردیم از دست بدهیم و مجدداً آنها را بدست آوریم مثلاً اگر خانه یا ماشین و یا شغل و هر چیز دیگری که برای آن هزینه کردیم اگر به هر دلیلی از دست بدهیم می توانیم نتها آنرا بدست آوریم بلکه می توانیم چند برابر آنرا صاحب شویم .
پس این ما هستیم که که چیزی را انتخاب کنیم و هریک از ما برآیند تفکرات خودمان می باشیم و ما در جایی ایستاده ایم که دقیقاً در ذهن خود آن موقعیت را ساخته ایم یا اینکه از قبل آنرا احساس کردیم و شایسه بودن در آنجا می باشیم . پس فرقی نمی کند که ما این جایگاه را بپذیریم یا خیر؟ هر کدوم از ما باید در آینده با بذر تفکراتمون زندگی کنیم زیرا تفکر امروز، تعیین کننده فردا و آینده ما خواهد بود
یک روز در محل کار خود ایستاده بودم و شاهد یک کامیون بزرگ که شاید بیش از 30 تن خاک با خود حمل می کرد و این همه بار توسط یک انسان بنام راننده کنترل و به مقصد می رفت با خودم فکر کردم که ذهن ما مانند همین کامیون که پر از افکار می باشد و ما باید از بهترین راه برویم تا بتوانیم محموله را به مقصد برسانیم چه کسی حاضر است این کامیون پر را داخل چاله و یا دره بیاندازد . پس همه ما مثل یک راننده بدون هیچ گونه ترسی فرمان را محکم بگیریم تا به مقصد نهایی برسیم .
پس قانون رسیدن به موفقیت مانند یک شمشیر دو لبه است بنابراین باید مراقب افکارمون باشیم همان قانونی که می تواند انسان ها را به موفقیت و شادی و ثروت برساند می تواند آنها را به شکست و تلخی هدایت کند . همه چیز به این برمی گردد که چگونه از آن استفاده کنیم .
موفق باشید امیدوارم که ذهن ما نکات مثبت را بپذیرد ………..